در این میانه جنگ و بیماری چشم امید بشر فقط می تواند به هنر باشد آیدین آغداشلو: قباد شیوا خودش و جماعتی را بالا کشید
به گزارش پیلانو در ستایش شش دهه فعالیت هنری قباد شیوا ـ هنرمند طراح و گرافیست نوگرای هنر ایران ـ در نوزدهمین جشن تصویر سال برگزار گردید.
به گزارش پیلانو به نقل از دبیرخانه تصویر سال، در مراسمی که در غیاب قباد شیوا برگزار شد، علی خسروی، امراله فرهادی، رضا عابدینی، فخرالدین فخرالدینی و آیدین آغداشلو از این هنرمند نوگرای هنر معاصر ایران گفتند.
آیدین آغداشلو پیام ویدئویی را برای قباد شیوا به تصویر سال ارسال کرده بود. وی در بخشی از این پیام، قباد شیوا را یکی از مهم ترین پیشگامان گرافیک ایران معرفی نمود که در قله است.
به تعبیر آغداشلو، هر مراسمی برای یادآوری، یادآور خودماست که ما هم بودیم، ما هم دیدیم و چه خوب بود. جایگاه شیوا جایگاه تثبیت شده ای است. شاید واقعا نیازی به این یادآوری نداشته باشد؛ اما احتیاج به این هست که ما فرهنگ و قله های فرهنگ خویش را بشناسیم و با هر یادآوری به خودمان یادآور شویم که بودیم و دیدیم.
او که خویش را هم دوره ی دانشگاه و دوران کاری و دوست سالیان دور تا امروز قباد شیوا می داند، در این پیام تصویری اظهار داشت: قباد شیوا در همه ی این سال ها، نه فقط خودش بلکه مستقیم و غیرمستقیم جماعت عظیمی را با خودش بالا کشید.
به اعتقاد آغداشلو، یاد انسان فقط در کار و حضور جسمانی اش باقی نمی ماند بلکه در ذهن دیگران به عمر خودش ادامه می دهد. قباد شیوا هم عمر خودش و عمر کارش پاینده باشد.
سپس علی خسروی درباره شیوا اظهار داشت: این روزها حال هیچکس خوب نیست، جهان با جنگ و بیماری به هم ریخته است. سیاستمداران با علل استدلال های خودشان بشریت را به خطر می اندازند؛ واقعا تصور اینکه این جهان را چه کسی و چگونه اصلاح کند، دشوار می باشد. اما در این موقعیت تنها نجات دهنده واقعی جهان، هنر است. هنر هیچ دشمنی با هیچ کس ندارد. یک شاعر ژاپنی با شاعر شیلیایی دشمنی ندارد؛ هیچ نقاش ایرانی نقاش آلمانی را دشمن نمی داند. هیچ فیلم ساز یوگسلاوی با فیلم ساز مالزیایی مشکل ندارد. مردمان در هنر هیچ مشکلی با هم ندارند. زندگی یکدیگر را زیبا می کنند.
به اعتقاد خسروی، این وسط واقعا چشم امید بشریت فقط می تواند به هنر باشد. شعله های کوچک شمعی که هنرمندان در سراسر این دنیا روشن می کنند و پیام دوستی و صلح می دهند. یکی از این پیام دهندگان، دوست عزیز ما قباد شیواست که تمام عمر و زندگی اش را صرف همین مبحث کرده است. هنر و زیبایی آفریده؛ هم و غمش را گذاشته که صلح جاری باشد. در حد خود شعله را روشن نگه داشته امیدوارم که واقعا همه ی ما درک درستی از این جهان داشته باشیم.
امراله فرهادی دیگر سخنران مراسم بود. او اظهار داشت: از زمانی که خودم را شناخته و پیدا کردم، شیوا بوده و کار کرده است. کارهای درخشانی که من از آنها بسیار یاد گرفتم؛ کارهای قباد شیوا، ناب و اصیل و درجه یک است. آقای شیوا تحصیلاتش، آثارش و جایگاهش در گرافیک ایران برای خیلی از ما جان و جایگاهی را ساخت و امیدهایی برای کار و آینده و در عرصه ی جهانی ارائه کرد که کمتر کسی توانست آبرو و حیثیت و اعتبار گرافیک مملکت ما در سطح جهان مثل او بالا ببرد.
به تعبیر این مدیر هنری و گرافیست، قباد شیوا در سه دهه اخیر، بیشتر از یک قرن از خودش تازگی خلاقیت و تنوع در کار بوجود آورده است.
رضا عابدینی هم بیان نمود: ما تاریخ گرافیک مدونی نداریم و کتابی نوشته نشده و همه خاطره های کلی درباره تاریخ گرافیک ایران است. مطمئنم که اگر کسی پیدا شود و قرار باشد که تاریخ گرافیک ایران بر مبنای این که چه چیزی در گرافیک ایرانی می تواند تصویر ایرانی باشد بنویسد، بطور قطع جایی که آقای شیوا می ایستد خیلی روشن تر مشخص تر می شود.
او خاطرنشان کرد: این بدان معنا نیست که بقیه گرافیست های ایران کاری نکردند ولی مبحث این است که در آن بحبوحه ای که مدرنیته وارد ایران شده و همه آدم ها هیجان دارند که هر چه بیشتر کارهای عجیب غریب و جالب بکنند که در سطح بین المللی دیده شود و رقابت بکنند، آقای شیوا به طرز عجیبی به فکر این بوده که تصویر ایرانی تولید کند؛ این در شرایطی که ایشان با آن سن و سال و با آن هیجانی که یک جوان امکان دارد داشته باشد خیلی برام جالب است.
این هنرمند طراح گرافیک اضافه کرد: من جزو کسانی ام که پس از انقلاب کار اصلی ام را شروع کردم؛ دنبال چیزی می گشتم که بتوانم سرمشق کنم، غیر از سنت های عمومی تصویری که برایمان مانده بود، کارهای آقای شیوا مهم ترین منابعی بودند که آدم می توانست به آن فکر کند و بفهمد که می شود که کار گرافیک را با یک مدیوم جدید انجام داد که رنگ و بو، احساس و ساختار ایرانی هم داشته باشد. غیر از تمام وجوه پیچیده و فوق العاده ای که با کارهایش دارد، به نظرم خیلی مهم می باشد که اگر روزی کسی خواست تاریخ گرافیک ایران را بنویسد از این مورد غافل نشود.
فخرالدینی که نخستین کتاب از مجموعه ی دو جلدی کتاب پرتره ها را که تصویر قباد شیوا در آن بود، به رسم احترام و هدیه برای شیوا آورده بود.
او اظهار داشت: شیوا در کمک کردن به دیگران دریغ نمی نماید. برای چاپ کتابم از او مشورت گرفتم و او بی دریغ و با حسن نیت کمک کرد. شخصیت استثنایی بزرگواری که بزرگ هم خواهد ماند.
صمدیان متن لوح را خودش خواند: عزیز و همراه همیشه تصویرسال، عالی جناب قباد شیوا، به خود می بالیم که به پاس بیشتر از شش دهه آفرینش تصویری و حضور خلاقانه درعرصه گرافیک ایران و جهان با افتخار تندیس ویژه نوزدهمین جشن تصویرسال را تقدیمتان نماییم.
دبیر جشن تصویر سال و جشنواره فیلم تصویر همینطور توضیح داد: رسم ما در برنامه در «ستایش تصویر» از نخستین سالی که با زنده یاد اکبر عالمی آغاز شد این بود که ایشان وقتی که نوبت به محمود کلاری رسید روی همین سن تندیس را به کلاری داد؛ سال بعد آقای کلاری به قول معروف معامله را در مقابل زرین دست بزرگ انجام داد. بعد آقای زرین دست تندیس را به زنده یاد کامبیز درم بخش تقدیم کرد. روز جمعه سیزدهم اسفند این تندیس را ما به نمایندگی از سوی رامین پسر کامبیز درم بخش به جناب آقای فخرالدینی نازنین اهدا کردیم.
حالا نوبت جناب فخرالدینی است، تندیس قباد شیوا را به نماینده ی نسل جدید گرافیک ایران، رضا عابدینی بدهد که به دست آقای قباد شیوا برساند.
عباس مشهدی زاده، علی قلمسیاه، بیژن بیژنی و مهشید امینی، مهدی دوایی و… تعدادی از حاضران بودند.
لوح سپاس ویژه یونسکو در ایران از جانب حجت الله ایوبی رئیس کمیسیون ملی یونسکو در ایران توسط رسول صادقی – روابط عمومی کمیسیون یونسکو – به قباد شیوا اهدا شد.
منبع: pilano.ir