عکاسخانه مانی شیراز و رویای مرمت بعلاوه عکس
پیلانو: میانه خیابان طالقانی با آن حجم انبوه برو بیای همیشگی به واسطه وجود مراکز تاریخی، گردشگری، فرهنگی و تجاری، ساختمانی با قدمتی بیشتر از صد سال همچنان پابرجا می باشد، ساختمانی که خیلی ها خاطراتشان را آنجا ثبت و آینه می کردند و امروز دیرزمانیست که خود خاطره شده است.
به گزارش پیلانو به نقل از ایسنا، ساختمان اسبق بانک استقراضی روسیه!، بنایی است که شاید خیلی از رهگذران و کسبه شیرازی هم با وجود آنکه بارها از کنارش عبور کرده اند، اما آن را خوب تماشا نکرده اند و نمی دانند اینجا، زمانی و در یک دوره تاریخی چند ده ساله از پر ترددترین عمارت های شیراز بوده است.
عمارت بانک استقراضی روسیه بعدها به دومین عکاسخانه منطقه فارس بدل شد، جایی که حدود ۸۰ هزار نگاتیو از تصاویر چهره های شهروندان سالیان دور شیراز در لابه لای آرشیو گرد و خاک گرفته آن وجود دارد؛ نگاتیوهایی که در کنار هزاران شیشه عکس قدیمی از تاریخ مصور فارس، قسمتی از پیشینه این سرزمین است.
عمارت بانک استقراضی روسیه بعدها به دومین عکاسخانه منطقه فارس بدل شد، جایی که حدود ۸۰ هزار نگاتیو از تصاویر چهره های شهروندان سالیان دور شیراز در لابه لای آرشیو گرد و خاک گرفته آن وجود دارد؛ نگاتیوهایی که در کنار هزاران شیشه عکس قدیمی از تاریخ مصور فارس، قسمتی از پیشینه این سرزمین است.
عکاسخانه مانی شیراز را خیلی ها هم به خاطر دارند، چون خاطراتشان را در آن ثبت کرده اند، تصاویر یادگاری شب عید، تصاویر پرسنلی برای سجل و اوراق شناسایی، تصاویر روز عقد و ازدواج و یادگاری هایی از تولد فرزندانشان و….
خیابان طالقانی شیراز مملو از خاطرات است، خاطراتی از گذشته دور تاریخ این شهر تا روزهای پرهیجان انقلاب و پس از آن، روزهایی که شماره کردنش هم دشوار است، خیابان طالقانی را در دو طرف ساختمان هایی احاطه کرده که سال های عمر برخی از آنها، از یک قرن هم عبور کرده است.
بنای بانک استقراضی روسیه و عکاسخانه مانی، ساختمانی سه طبقه است، روبروی اداره امور اقتصادی و دارایی فارس؛ ساختمانی که سال ۱۲۹۵ راه اندازی شد و تا ۱۳۱۰ بانک بود و پس از آن به عکاسخانه بدل شد.
از آن سال تا اوایل دهه هفتاد، عکاسخانه را خانواده های چهره نگار و اصلاحی، از عکاسان بنام شیرازی، سرپا نگاه داشتند و به یکباره، تعطیل شد و در اوج شهرت، به نقطه فراموشی و گمنامی سقوط کرد و رها گردید.
پس از عکاسخانه فردوسی اینجا دومین عکاسخانه فارس در دوران پهلوی بود که تنها به فاصله ۵ سال پس از آن شروع به کار کرد. میرزا مسیح الله چهره نگار، میرزا نصرالله چهره نگار و امرالله اصلاحی عکاسان قدیمی شیراز بودند که در طول دوره های مختلف عکاسخانه مانی را سر پا نگه داشتند.
خاندان چهره نگار، همانطور که از نامشان پیداست، از سالیان دور مشغول به حرفه ی عکاسی و از معرفی کنندگان هنر عکاسی به شیرازی ها و استان فارسی ها بودند.
عکاسخانه فردوسی، نخستین عکاسخانه شیراز، به دست میرفتح الله چهره نگار راه اندازی و توسط منوچهر چهره نگار کارش ادامه داده شد، از همین خانواده، تاسیس شد؛ عکاسخانه ای که حالا به جای تبدیل به موزه، رستوران شده است و تمام خاطرات شیرازی های قدیمی را کاملا پاک کرده است!!
به گزارش پیلانو به نقل از ایسنا، سپس گذشت سال ها از فوت امرالله اصلاحی، آخرین عکاس عکاسخانه مانی، ساختمان متروکه و بلا استفاده چشم انتظار به اندک روزنه های امید ماند.
افشین آریافر، استاد دانشگاه و از عکاسان سابق ایسنا، چند سالی است که کمر به احیای عکاسخانه مانی بسته و با وجود همراهی خانواده اصلاحی، در پیچ و خم کارهای اداری مرمت این بنا و مانده است.
به دعوت او، به ساختمان عکاسخانه می رویم، پله های نه چندان هموار سنگی را طی کرده و به طبقه دوم بنای خاک گرفته می رسیم؛ حجم غبارهای مانده بر در و دیوار، از متروکه ماندن بنایی خاطره انگیز روایت می کند که می تواند با مرمتی، چشم و چراغ خیابان طالقانی و شهر شیراز باشد.
راه پله را مانکن های معیوب سد کرده؛ انگار مغازه داران زیر ساختمان، به این بنای تاریخی به چشم انباری نگاه می کنند.
طبقه دوم، از چند اتاق تشکیل شده که حال و روزشان بهتر از طریق پله نیست، سقف هایی که قوت شان را از دست داده و سست شده و در نقاطی هم فروریخته، روایتگر بی صدای روزگار طولانی بی توجهی است.
پنجره ها و بالکن مشرف به خیابان، معماری غریبی دارد، شکلی از معماری که حداقل در سده ی گذشته، در شیراز رایج نبوده است.
آریافر می گوید: در این بیست و اندی سال که مشغول حرفه ی عکاسی هستم به شدت پیگیر تاریخ عکاسی در شیراز و فارس بودم؛ شاید به واسطه ی سماجتم در جمع آوری مجموعه ها بتوان گفت هم اکنون بزرگترین مجموعه تصاویر قدیمی شیراز را در اختیار دارم؛ نکته با اهمیت نگاه علمی و غیر ژورنالیستی من به جمع آوری آنهاست؛ شاید تنها درصدی از آرشیو ده ها هزار عکسی که در اختیار دارم، برایم ثمین باشد، چون از تاریخ و اطلاعات و سوابق آن آگاهم.
او که تاکید دارد نگاهش در گردآوری مجموعه عکس ها، علمی محور بوده است، امید دارد تا با احیای عکاسخانه مانی، این بنای تاریخی را به موزه ای کوچک بدل کرده و در راه پژوهش های علمی هنر عکاسی گامی بردارد.
کم انگیزگی هنرجویان عکاسی
استاد عکاسی، معتقد می باشد که به واسطه سهل الوصول بودن دریافت اطلاعات از دنیای مجازی سبب شده تا هنرجویان عکس کم انگیزه شوند؛ اینگونه توضیح می دهد: عکاسی با مرارت و زجرکشیدن همراه است؛ مثل بنایی یا یک عمل جراحی سخت به همان اندازه سختی کار به همراه دارد؛ ولی امروزه بیشتر هنرجویان تنها به جنبه ی تفریح آن توجه می کنند و هیچ موقع جدیت در کارهایشان اعمال نمی گردد.
عکاسخانه مانی احیاء خواهد شد
آریافر که سپس مدت ها پیگیری موفق به جلب رضایت مالکان برای در اختیار گرفتن عکاسخانه مانی به مدت ۱۷ سال شده است، امید دارد در آینده ای نزدیک علاوه بر راه اندازی موزه، از ۸۰ هزار نگاتیو و تجهیزات به جای مانده همین عکاسخانه، رونمایی کرده و عکاسی به سبک قدیم را دوباره احیا کند.
یک کتاب تاریخ عکاسی فارس داریم
آریافر می گوید که از گذشته تابحال تنها یک کتاب پیرامون تاریخ عکاسی فارس انتشار یافته که تنها منحصر به عکس ها و فعالیت های خاندان چهره نگار است و تاریخ ۱۲۰ ساله این هنر را در این خطه پهناور کشور پوشش نمی دهد.
آثاری که ناپدید شده است
او ادامه می دهد: سال ۷۲ بود که منصور صانع، نویسنده کتاب تاریخ عکاسی فارس، به همراه بهمن جلالی استاد عکاسی دانشگاه تهران، از بقایای عکاسخانه فردوسی بازدید کردند و به دنبال آن بخش قابل توجهی از تجهیزات و آثار خصوصاً شیشه های عکس و نگاتیوها را برای انتقال به موزه عکسخانه شهر تهران خریداری شد.
آریافر اضافه می کند: اما امروز در موزه عکاسخانه شهر، جز وسایل معدودی از عکاسخانه فردوسی شیراز، چیزی را در خود نگهداری نمی کند! اینگونه احساس می شود که بخش قابل توجهی از تاریخ مصور فارس، ناپدید شده است.
تداوم بحث برای مرمت بنای عکاسخانه مانی
این استاد دانشگاه مدعی است که تابحال دو طرح مرمت برای سالم سازی ساختمان عکاسخانه مانی به سازمان میراث فرهنگی نمایش شده است اما به دلایلی مورد قبول این سازمان نیست.
آریافر معتقد می باشد که به رغم مورد تایید بودن مرمت کاران هر دو طرح، سازمان میراث فرهنگی تاکید بر نمایش طرح مرمت به دست شرکت های مورد قبول خود دارد.
مسئول عکاسخانه مانی با اشاره به اینکه بین ۸۰۰ میلیون تا یک میلیارد تومان برای مرمت و سالم سازی این بنا، هزینه باید کرد، می گوید: سرقفلی این ملک از ۸۰ سال پیش در دست دو خانواده چهره نگار و اصلاحی بوده؛ امروز هم حاضریم قسمتی از ساختمان را در اختیار صاحبان سرمایه، برای تجاری سازی (تبدیل به کافه یا رستوران)، قرار دهیم و سرمایه داران را در احیای عکاسخانه مانی سهیم نماییم.
او می افزاید: معماری ساختمان طوری طراحی شده که سپس گذشت این همه سال بنا همچنان منحصر به فرد مانده و شیوه کار به شکلی بوده که وقتی از طبقه سوم به شیراز نگاه می کنید، تمام محوطه تاریخی شهر را خواهی دید.
آریافر می گوید: با قرار گرفتن در مرکز طبقه سوم این بنا، می توان شاهد مناظری زیبا و بدیع از مجموعه زندیه (بازار و مسجد وکیل)، ارگ کریمخانی و مدرسه خان بود؛ درست در سمت راست ساختمان دریچه دایره ای شکل تعبیه شده که جایی برای نظاره حرم های شاهچراغ و سید علاءالدین حسین محسوب می شود؛ از طرف دیگر دریچه ی دایره ای شکل سمت چپ نمایی دروازه قرآن را نشانه می رود؛ همه اینها در حالی است که ساختمان فقط سه طبقه دارد.
چالش مکان مانع اجرای مصوبه شورا برای ایجاد موزه عکاسی
آریافر ادامه می دهد: با عنایت به اینکه ساختمان عکاسخانه مانی استواری لازم را برای رفت و آمد مکرر بازدیدکنندگان ندارد و علاوه بر آن مجموعه تصاویر قدیمی جمع آوری شده توسط ۲۰ عکاس، بسیار فراتر از گنجایش این محوطه است، شورای اسلامی شهر شیراز طرح ایجاد موزه ای مجزا و گسترده تر تحت عنوان موزه تاریخ عکاسی شیراز را مصوب کرد.
او می افزاید: به دنبال همین مصوبه شهردار در جشنواره بین المللی عکس امسال وعده داد که موزه تاریخ عکاسی شیراز در آینده ای نزدیک ایجاد شود.
مسئول عکاسخانه مالی گلایه مند از مسئولان و دستگاه های مسئول، تاکید دارد که ایجاد موزه ی تخصصی عکاسی، همکاری گروه های مختلف و البته ارگان های مسئول را طلب می کند، این کار بزرگ از عهده یک فرد به تنهایی خارج است.
او با اشاره به اینکه هنوز مکان موزه تاریخ عکاسی وعده داده شده شهردار شیراز معین نمی باشد و بعنوان مهمترین چالش مطرح است، می گوید: بقایای منزل میرزا حسن عکاس باشی، نخستین عکاس این خطه و پدر خاندان چهره نگار، حالا در اختیار یک تاجر پارچه است.
او اضافه می کند: آقای وجود، صاحب فعلی منزل میرزا حسن عکاس باشی و بسیار مشتاق همکاری ست؛ حتی اجازه دادند که منزل به موزه اختصاص پیدا کند اما ارگان هایی به دلایلی این پیشنهاد را رد کرده اند.
مسئول عکاسخانه مانی شیراز در حالیکه اهتمام دارد به وسایل اتاق ها آسیبی وارد نشود، صندلی و پایه های نور قدیمی را نشان داده و به اتاقی دیگر راهنماییمان می کند؛ اتاق مملو از کارتن های نگاتیو بود و در گوشه ای، کت مرحوم اصلاحی، همچنان به چوب رختی آویزان مانده بود.!!
عکاسخانه مانی در رویای احیاء
به گزارش پیلانو به نقل از ایسنا، عکاسخانه مانی را با تمام خاطراتی که لابه لای خشت و آجرهایش ثبت کرده و با تمام دلخوری ها و ناملایمات، به رویمان لبخند می زند، پشت سر می گذاریم؛ عکاسخانه ای که انگار با تمام وجود، رویای احیا و مرمت و تکرار خاطرات گذشته اش را فریاد می زند.
پله های سنگی را طی می نماییم و با عبور از در باریک چوبی و سبز رنگ و فرسوده!، به خیابان طالقانی قدم می گذاریم، عکاسخانه، حالا برایمان معنایی بیشتر از یک ساختمان متروکه پیدا کرده است، جایی که با تمام وجود احیا و باز زنده سازی آن و خاطراتش را آرزو می نماییم.
گزارش از: آیدا زمانی، خبرنگار ایسنا، منطقه فارس