گزارش پیلانو؛ نگاهی به آثار هنرمندی که مبدع نقاشی خط بود؟

گزارش پیلانو؛ نگاهی به آثار هنرمندی که مبدع نقاشی خط بود؟

پیلانو: هرچند نظراتی درباره ی شروع نقاشی خط در ایران وجود دارد اما رضا مافی معتقد بود پیش از او، هیچ خط نویسی در اندیشه تلفیق خط نستعلیق و نقاشی نبوده بدین سبب خودرا بنیان گذار این مکتب می دانست.

خبرگزاری مهر -گروه هنر-آزاده فضلی؛ رضا مافی از هنرمندان بنام هنر خوشنویسی و نقاشی خط است که در روز ابتدایی مهر ۱۳۶۱ و در پشت صحنه سریال «هزاردستان» با افتادن از روی اسب به کما رفت و سپس در ۴ مهر ماه همان سال درگذشت و پیکر او نیز در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی دفن شد.
پس از ۴۱ سال، در عصر یک روز بهاری نمایشگاه آثار رضا مافی در با اهمیت ترین موزه غرب آسیا یعنی موزه هنرهای معاصر تهران با نمایش آثار خوشنویسی، نقاشی خط و سیاه مشق این هنرمند برگزار شده است که نمایشگاهی هنری با محوریت فرهنگی و پژوهشی است و با بررسی و نمایش آثار خلاقانه، لوازم و مجموعه شخصی و هنری هنرمند و از دید او برگزار شده است.
از میان مصاحبه ها، متون و دست نوشته های به جا مانده از این هنرمند تلاش شده تا نگاه عمیق، اصیل و هویت بنیان او را که همیشه در طول عمر کوتاه خود به فرهنگ غنی ایرانی به عنوان اصل و ریشه وفادار بوده است، با هدف معرفی جهان بینی تمدنی او به مخاطبانش ارائه شود. این نمایشگاه پژوهشی در حوزه هنر و فرهنگ و در امتداد پشتیبانی از هنر خوشنویسی به عنوان میراث فرهنگی ناملموس ایران برگزار شده و فرصتی است برای معرفی و درک بهتر از نوآوری و خلاقیت های یک هنرمند تأثیرگذار و بررسی اثراتی که او در این زمینه به یادگار گذاشته است.

تلاش برگزارکننده این نمایشگاه بر این بوده تا تجربه یک دید هنری منحصر به فرد از فرهنگ غنی کشور عزیزمان ایران برای تمامی مخاطبان فراهم گردد تا بتوان به عمق بینش ها و نگرش های اصیل فرهنگی متمدنانه و شخصیت رضا مافی، هنرمند متعهد ایرانی نزدیک تر شد.
محبوبه کاظمی دولابی مدیر گالری ترانه باران و کیوریتور نمایشگاه آثار رضا مافی در گفت و گو با خبرنگار مهر درباره ی برگزاری این نمایشگاه توضیح داد: فکر برگزاری نمایشگاه رضا مافی جدید نیست و این ایده، چندین ساله است. از زمانی که بصورت تخصصی وارد خوشنویسی و نقاشی خط شدم، عمده کارم در کارهای قدما و بخش دیگر از کارم بحث آثار معاصران بود و رضا مافی نیز جزو هنرمندان خطاطی است که در هنر معاصر ایران نقشی اصلی ایفا کرده است. بسیاری از هنرمندان نیز از ایده ها و ابداعات رضا مافی اقتباس داشته اند.
وی حال و هوای آثار مافی را گیرا دانست و اضافه کرد: حس و حالی که آثار رضا مافی به مخاطبش منتقل می کند، خیلی ملموس است. او همچون هنرمندانی است که چون با عشق کار می کرده و ساعت ها به کار مشغول بوده، این عشق به کار نیز به مخاطبش منتقل می شود.

کاظمی با اشاره به علاقه اش به کارهای رضا مافی، بیان کرد: در گالری ترانه باران یک دفعه سال ۱۳۹۶ و یک دفعه سال ۱۳۹۸ موزه گالری برای رضا مافی برگزار کردم. برای برگزاری این نمایشگاه نیز سال ها می خواستیم اقدام نماییم که فرصتش میسر نمی شد. آثار نمایشگاه رضا مافی متشکل از مجموعه های مختلف و از مجموعه شخصی مجموعه داران است.
وی در پاسخ به پرسشی در خصوص این که آیا رضا مافی در حد و جایگاهی از نقاشی خط بوده که قابل مقایسه با هنرمندان این حوزه در عصر حاضر همچون حسین زنده رودی باشد؟ اظهار داشت: من نمی خواهم مقایسه ای صحبت کنم بلکه می خواهم در مورد شخص رضا مافی بگویم که به نظر من و هنرمندان دیگر، همان زمانی که وی در سال ۱۳۶۱ درگذشت، در اوج بود. رضا مافی ادعای خوشنویسی نداشت ولی خطاطی بود که به سبب خلاقیت بسیاری که داشت، روی دیگر هنرمندان نیز تاثیر گذاشت. ما نباید رضا مافی ۳۹ ساله را با هنرمندان ۸۰ ساله مقایسه نماییم، چونکه آنها ۴۰ سال بیشتر کار هنری کردند و با هنر مدرن هم مواجه بودند. پس این که حسین زنده رودی نیز، اصلاً خوشنویس نیست بلکه از خط بهره می گیرد.

کاظمی اشاره کرد: رضا مافی کسی است که خودرا «خطاط نقاش» می نامد؛ درجه خوشنویسی او ممتاز بوده و ابداعات و خلاقیت هایی داشته که از دنیای خط وارد نقاشی بشود یعنی خطاط نقاش بوده و خودش را از این جهت، نخستین کسی در ایران می دانسته که اثر نقاشی خط دارد.
وی به بریده روزنامه ای که در نمایشگاه به معرض نمایش گذاشته شده، اشاره نمود و اظهار داشت: در این بریده روزنامه نوشته ای از مافی است با این عنوان که «از دست مقلدان به ستوه آمده است!» و مافی در این بریده تاکید کرده است که «به جزو فرامرز پیلارام و حسین زنده رودی». در حقیقت پیلارام و زنده رودی از دنیای نقاشی وارد نقاشی خط شدند و رضا مافی از دنیای خوشنویسی وارد عرصه خط نقاشی شده است و از این جهت مافی می گوید مبدع این هنر است و هنرمندان دیگر برداشتی از کارهای رضا مافی ۳۹ ساله داشته اند.
بریده جریده ای که کاظمی به آن اشاره نمود، در نمایشگاه نیز به معرض نمایش گذاشته شده است که در آن، مافی در روزنامه رستاخیز سال ۱۳۵۷ درباره ی بنیان گذاری مکتبی خاص که تلفیق خط با نقاشی بوده، نوشته است: «نکته قابل ذکر این که جهت ترسیم دیگران از مبدا، نقاشی است به سمت خط و کار من از خط به سمت نقاشی؛ و تفاوت بنیادین نیز همین جا است که در کار آنان زیبانویسی در سایه نقاشی قرار دارد و خود نیز بر این حقیقت معترفند چون پایه و مایه کارشان از نوشتن نیست. در کار من نفس خط و زیبایی آن به عنوان دستمایه اصیل سنتی و ایرانی مطرح است و نقش اساسی را ایفا می کند و به همین سبب از آنجائیکه پیش از من، هیچ خط نویسی در اندیشه «تلفیق خط نستعلیق و نقاشی» نبوده است، می شود اظهار داشت که در ایران بنیان گذار این مکتب خاص بوده ام. شاید که در کشورهای عربی دراین زمینه کاری شده باشد لیکن من از آن بی خبرم.» / روزنامه رستاخیز – شماره ۴۷۸ – شنبه ۶ آذر ۲۵۳۵ (۱۳۵۷)، صفحه ۱۹. بریده ای از روزنامه رستاخیز سال ۱۳۵۷
در نوشته ای دیگر از رضا مافی که روی دیوار موزه به معرض نمایش گذاشته شده، آمده است: «در برابر هجوم فرهنگ غرب در این عصر، در بیشتر کشورها نمودهای بومی از یاد می رود و رو به نابودی است. از سنت های بومی بهره گرفتن، در حقیقت، ایستادن در مقابل این یورش است؛ و سنت که می گویم، قصد تکرار قالب های سنتی نیست، بلکه بهره گرفتن از سنت به عنوان یک ریشه برای نزدیکی به مردم است، «خط» جنبه فولکلوریک وسیعی در بین مردم ما دارد. تا روز گذشته مردم ما به خوشنویس هنرمند می گفتند، آیا ما با درک همین اصل نمی توانیم از «خط» به عنوان یک خمیرمایه برای نقاشی استفاده کنیم؟ هنرمند نباید بگذارد که فرهنگی دیگر به فرهنگ بومی او مسلط شود. برای اینکه که در این صورت فرهنگ از خون و ریشه عاری خواهد شد. یک نقاش برای بیان مفاهیم خود می تواند از همه گیرترین نمودهای جامعه بهره بگیرد، بی آن که به خلاقیت و نوآوری او آسیبی وارد شود.»
«خط» جنبه فولکلوریک وسیعی در بین مردم ما دارد. تا روز گذشته مردم به ما خوشنویس هنرمند می گفتند، آیا ما با درک همین اصل نمی توانیم از «خط» به عنوان یک خمیرمایه برای نقاشی استفاده کنیم؟
در جایی دیگر از این مقاله در روزنامه رستاخیز، نیز آمده است: «سال چهل اندیشه تلفیق خط و نقاشی به ذهنش خطور کرد و زمینه کارش، سیاه مشق های استادان سابق خط بود. حالت انتزاعی و مجرد آن سیاه مشق ها که ابتدا ناخودآگاه و بعد آگاهانه شد (به قول خودش) او را به سمت این وادی کشاند که در شروع تجربه بود و امروز، هنری مستقل است. از شرایط و ادامه کار، این بود و هست که در آن، قوانین خط نویسی رعایت شود، چونکه در تحلیل نهایی من خطاط بودن را بیشتر احساس می کنم تا نقاش بودن را …»
در بخش دیگری از نمایشگاه، در گالری شماره ۴ موزه هنرهای معاصر تهران، آثار روی دیوار بر پایه مهارتهای رضا مافی به معرض نمایش گذاشته شده است. برمبنای اسناد موجود، رضا مافی ۲۰ تکنیک و ابداع در خطاطی دارد که بگفته شخص او، ۸ تکنیک با اهمیت تر از بقیه است. در این نمایشگاه، ۷ تکنیک از میان این ۸ تکنیک در آثار این هنرمند در دسترس بوده که به معرض نمایش گذاشته شده است. تکنیک نقاشی خط از آثار رضا مافی
کیوریتور نمایشگاه رضا مافی با اعلان اینکه کارهای خلاقانه و تکنیکال مافی از دهه چهل و پنجاه موجود است، درباره ی یکی از آثار نمایشگاه اظهار داشت: این کار را، رضا مافی کاشی کاری نامیده که درباره ی اش گفته تا چهار طبقه برجسته کاری و در جایی نیز تا نیم سانتی متر کار را گود می کند. کارهای نظیره نویسی (الگوبرداری از آثار قدما همچون عبدالمجید درویش و میرعلی هروی) نیز از دیگر آثار برجسته مافی بشمار می رود. تکنیک برجسته کاری یا کاشی کاری
ایرج نعیمایی از اعضای پیوسته فرهنگستان هنر و مدرس دانشگاه نیز در گفت وگویی، رضا مافی را غنچه باز نشده هنر خوشنویسی دانست و اظهار داشت: او همچون یک غنچه بروز پیدا کرده بود اما مهلت و فرصت شکفته شدن نیافت. با اینحال رضا مافی حق بسیار زیادی بر گردن خوشنویسی خصوصاً در بخشی که رویکرد به قدما را شاهد می باشیم، دارد. مافی خط و نقاشی را بلد بود و حفظ اصالت خط در نقاشی از تفاوت آثار او با برخی از دیگر هنرمندان است. او مبنا را خط کلاسیک قرار داد و نقاشی را تابعی از خط در نظر گرفت.
در گالری پایانی نمایشگاه آثار رضا مافی، آثار هنری قدما که در کلکسیون این هنرمند موجود بوده به همراه اتودهای تیتراژ سریال «هزاردستان» و برخی آثار مافی که ملهم از نقاشی های درختان سهراب سپهری است، به نمایش درآمده است. در ورودی این گالری با سردیس رضا مافی ساخته بهروز گلزاری روبه رو می شویم که در زمان کما و پس از سانحه در سریال «هزاردستان» قالب گیری شده است. این سردیس از جنس برنز و سنگ مرمر و در اندازه ۳۹ در ۳۹ سانتی متر به نشانه سن رضا مافی است. سردیس رضا مافی که در زمان کما از او قالب گیری شده است
محبوبه کاظمی درباره ی دوستی علی حاتمی با رضا مافی به خبرنگار مهر اظهار داشت: علی حاتمی ارادت بسیاری به رضا مافی داشته و خواسته که این ارادت را در سریال «هزاردستان» به نمایش بگذارد. در این سریال، نقش رضا خوشنویس را جمشید مشایخی ایفا کرد اما دستان خوشنویسی که در سکانس های این سریال دیده می شود، رضا مافی است. تیتراژ ابتدایی این سریال نیز برگرفته از قطرات خون و مرکب خوشنویسی است که از خلاقیت های خطاطی رضا مافی بوده است.
نعیمایی نیز درباره ی آثار رضا مافی اظهار داشت: رضا مافی به سه حوزه از هنر از خط کلاسیک ایرانی خصوصاً نستعلیق و تا اندازه ای شکسته گرفته تا خط فرم و نقاشی تسلط داشت. همین مورد سبب شد تا این شعر حافظ «عشق و شباب و رندی مجموعه مراد است / چون جمع شد معانی گویِ بیان توان زد» تبدیل به مصداق بارز رضا مافی شود. این هنرمند حرکتی جدی در گرایش به قدما و هنر سنتی داشت. او انسان بسیار مستعدی بود و در مقطعی از زندگی خود به سر می بُرد که به لحاظ هنری در زمان ظهور و بروز کامل قرار داشت اما در سن کم از دست رفت و من همیشه حسرت آنرا دارم. توانایی های رضا مافی ستودنی است و من به او بسیار امیدوار بودم. خیلی ناراحت کننده است که او را حین ساخت مجموعه «هزاردستان» از دست دادیم؛ حتی زمانی که محمدعلی نجفی، سریال «سربداران» را می ساخت، سر صحنه رفتم و رضا مافی را آنجا دیدم. اتودهای رضا مافی برای تیتراژ سریال «هزاردستان» علی حاتمی
همچنین در بخش دیگر از این گالری برخی آثار سهراب سپهری متعلق به رضا مافی دیده می شود و همین طور برخی نقاشی های طبیعت که او ملهم از سهراب ترسیم کرده است. رضا مافی و سهراب سپهری از دوستان قدیمی بودند؛ بعد از مرگ سهراب، علاقه رضا مافی در خلق آثاری که برگرفته از تابلوهای سهراب سپهری است، بطورکامل مشهود است.
عشق و علاقه به طبیعت از خاصیت های آثار مافی و سهراب سپهری بود که در آفرینش کار هنری با تمام وجود از آن الهام می گرفتند. در عین حال سادگی در کارهای این ۲ هنرمند موج می زند. مافی به خاطر علاقه بسادگی و بی آلایشی آثارش کارهای کلاسیک خودرا به جز چند نمونه نادر هیچگاه تذهیب نکرد. اصولاً قطعه های مافی رابطه ای از جنس الفت با تذهیب ندارند چونکه او دوست داشت قطعاتی آزاد و رها بیافریند و در حقیقت می توان گفت زیباترین آثار کلاسیک مافی که نقطه اوج هنر خوشنویسی او به شمار می آید در تابلوهایی با پس زمینه طرح ها و نقاشی های ملهم از آثار سپهری است. حتی در آثار نقاشی خط مافی به رغم حضور رنگ می توان اصالت رنگ قهوه ای را در طیف های مختلف آن تماشا کرد. دوستی مافی و سپهری به اندازه ای بود که سنگ نوشته مزار سپهری را مافی نگاشت.

رضا مافی هنرمندی با درونی جوشان و نگاهی رو به آینده بود که به شخصیت هنری و آثار، شاعر رنگ ها و نقاش شعرها زنده یاد سهراب سپهری دلبستگی زیادی داشت. درون مایه کارهای نقاشی سهراب سپهری از هنر شرق دور متاثر بود و مافی به تعبیر نزدیکانش طرح ها و تصویر عمده نقاشی های سپهری را در حافظه بصری خود داشت و از نظر فکری و معنوی به اشعار او بسیار علاقمند بود. حتی اوج این علاقه مندی را در نوار صوتی با قرائتی مملو از احساس اشعار سپهری که با زمینه موسیقی آرام تلفیق شده نشان داده است. پس نگاه آیینه سان مافی به اندیشه و ته رنگ نقاشی و شعر سپهری در آثارش تجلی دارد. این تجلی را می توان در نمایشگاه رضا مافی شاهد بود.
برخی از تابلوهای موفق مافی که برمبنای قالب سیاه مشق شکل گرفته گویی ترجمه خوشنویسانه تابلوهای «سلسله درختان» سهراب سپهری است که تنیدگی و در هم رفتن برشی از تنه های درختان جنگلی را ترسیم کرده و مافی در همان زمینه به بازی با حروف پرداخته که در نوع خود آثاری زیبا با ریتم دلنشین ایجاد کرده است؛ آثاری که در آنها با تنوع دانگ قلم از اصل پر انرژی تضاد (مرکب سیاه و زمینه سفید) استفاده قابل توجهی شده و چیدمان هوشمندانه طراحی شده مفردات به ایجاد عمق در تابلو انجامیده است.

رضا مافی بعد از درگذشت سهراب سپهری با بهره گیری از پس زمینه آرام و کمرنگ نقاشی هایی که توسط خود او ملهم از سپهری طراحی شده بود، بخشهایی از اشعار وی را با قلم پخته نستعلیق به نگارش درآورد که نرمی و روانی در آن مشهود است و نمایی از استواری و قرصی دست و قلم او را نیز نشان می دهد؛ آثاری که آخرین نمونه های درخشان نستعلیق از کار مافی نیز هستند و جایگاه او را در خط نستعلیق به نمایش می گذارند.
تاثیر او از سهراب سپهری دراین زمینه مصداق های روشنی دارد؛ احساس و اندیشه سپهری که در تابلوها و اشعار او متبلور بود در ایجاد شخصیت هنری مافی اثر به سزایی داشته است. (از کتاب «رازهای خط و نقاشی خط / نگاهی به زندگی و آثار رضا مافی»)
نمایشگاه آثار رضا مافی تا ۱۰ تیر ماه در موزه هنرهای معاصر تهران برقرار است.

منبع: