خاطره بازی با تیتراژهای ماندگار-۹۶؛ قصه آهنگی که شاعرش هنوز زنده است
پیلانو: موسیقی تیتراژ سریال برای آخرین بار به خوانندگی احسان خواجه امیری یکی از پرشنونده ترین آثار موسیقایی در رابطه با تیتراژهای دهه هشتاد است که ترانه مرحوم افشین یداللهی به آن اعتبار زیادی داد.
دریافت 2 MB
خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش می کند با انتخاب عناصر، فرم ها و چینش ها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکته سنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار می گیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف الزامی ایجاد می شود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور می کند.
آنچه بهانه ای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطره سازترین موسیقی های مربوط به برخی برنامه ها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای خیلی از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع باردیگر به آنها برای ما در هر شرایطی می تواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطره بازی بعد از شروع و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطره بازی هفتگی در ایام جمعه هر هفته، روح و ذهن مان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سال هایی که حال مان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطره بازی با تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بصورت هفتگی می توانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آنرا دنبال کنید.
در نود و ششمین شماره از این روایت رسانه ای به بهانه پخش مجدد از شبکه تلویزیونی آی فیلم به سراغ موسیقی تیتراژ سریال تلویزیونی «برای آخرین بار» به خوانندگی احسان خواجه امیری رفتیم که بی شک یکی از بهترین و ماندگار ترین ترانه ها و تیتراژهای سریال های دهه هشتاد تلویزیون است که توانست بواسطه ترانه ناب مرحوم افشین یداللهی و موسیقی و صدای خواننده خوش صدا و پدیده ای به نام احسان خواجه امیری در آن سال ها در خاطره های شنیداری ایرانیان ماندگار شود.
البته این آهنگ به سال ۱۳۸۴ در قالب آلبومی به نام «برای نخستین بار» به تهیه کنندگی غلامرضا ترابی گنجانده شده بود؛ آلبومی که در همان سالهای انتشار بواسطه حضور گروهی از بهترین های آهنگسازی، نوازندگی و ترانه سرایی توانست تبدیل به یکی از پرفروش ترین آلبوم های آن دوران شود.
آلبومی حدودا ساختارشکن که بواسطه حضور ترانه سرای قدرتمندی چون افشین یداللهی که همچنان درگذشت او باورکردنی نیست، یک صدای تازه کار اما متفاوت به نام احسان خواجه امیری و با همراهی هنرمندانی چون ارسلان کامکار، مازیار ظهیرالدینی، بردیا کیارس، ناصر رحیمی، کریم قربانی، پدرام کشتکار، امید حجت، بهنام خدارحمی، ایمان حجت، امیر فتحی، بابک ریاحی پور، کامران مجرد، میثم مروستی، عمادرضا نکویی، پیام طونی، نیما زاهدی، جابر اطاعتی، نوید مصطفی پور، بهنام ابطحی، شاهین ترابی، پاشا هنجنی، سیدرضا سجادی، امیر فتحی، توانست به عنوان یکی از مجموعه های قابل بحث موسیقی پاپ آن سال ها معرفی شود.
سریال «برای آخرین بار» هم نام یکی از مجموعه های ویژه ماه مبارک رمضان آن سالهای رسانه ملی بود که سال ۱۳۸۴ به نویسندگی حسن انصاریان و محمدرضا آریان، تهیه کنندگی صدیقه صحت و کارگردانی اکبر منصور فلاح از شبکه تهران (شبکه پنج سیما) پخش گردید.
داستان این مجموعه تلویزیونی درباره ی حبیب کارگر ساده ای است که در یک کارخانه کار می کند اما بنا به دلایلی با دستور رئیسش آقای قندی اخراج می شود. در میان راه با دختری که بتازگی در کارخانه مشغول به کار شده هم مسیر می شود. حبیب به دختر دل می بندد و غافل از این که او دختر رییس کارخانه است.
این اتفاق شروع ماجراهای تازه دیگری است که در چند قسمت پیش روی مخاطبان قرار می گیرد. داستان هایی که در آن سال ها خط و ربط قصه و روایتش شباهت و ارتباط بیشتری به تیتراژها داشت و مانند این سال ها به شکلی نبود که موسیقی تیتراژ آثار فارغ از محتوا و قصه، به جریان ها و فرآیندهای اقتصادی دیگری ارتباط داشته باشد. آنچنان که همین احوالات موسیقایی بود که غیر از مواردی استثنائی در این روزگار توانست ارتباط بهتر و موثرتری با بینندگان برقرار کرده و عمدتا تبدیل به خاطرات ماندگاری در ذهن موسیقایی مخاطب شوند.
امیر جعفری، جمال اجلالی، یوسف تیموری، شهره سلطانی، مهدی امینی خواه، سحر زکریا، آرام جعفری، گیتی معینی، ناصر گیتی جاه، غلامرضا طباطبایی، مینا جعفرزاده، حسن اسدی، پریسا گلدوست، رامتین خداپناهی، فرزاد حسنی، صفر کشکولی، مجید علم بیگی، مریم صبوری، بهروز عابدینی، داود بیراک، علی خرم، مهدی بخشایش، مهدی فتوحی، مهرداد خردادیان، نسترن یگانه همچون هنرمندانی بودند که در سریال تلویزیونی «برای آخرین بار» به عنوان بازیگر حضور داشتند. این در حالی بود که محمدمهدی گورنگی از هنرمندان با سابقه عرصه آهنگسازی هم ساخت موسیقی متن سریال را به عهده داشت.
اما همان گونه که قبل تر هم به آن اشاره شد، فارغ از دغدغه مندی ها و باید و نبایدهایی که درباره ی محتوای کیفی سریال «برای آخرین بار» می توان نوشت، این موسیقی تیتراژ سریال بود که گرچه در قالب استفاده یکی از قطعات آلبوم آن سالهای احسان خواجه پیش روی مخاطبان قرار گرفت، اما به علت انتخاب درست، ترانه دارای استواری شاعر و جنس صدای احسان خواجه امیری که در آن سال ها انتخاب های خوبی در حوزه ترانه و ملودی داشت، توانست در گوش شنیداری مخاطبان این سریال و حتی در قالب قطعه ای مستقل تبدیل به یکی از پرطرفدارترین ها شود.
شرایطی که به صورتی راه مناسبی برای ورود صدای احسان خواجه امیری به عرصه تیتراژخوانی بود و سبب خلق آثار ماندگاری شد که بعدها سبب افزایش شهرت و محبوبیت این خواننده صاحب سبک را هم فراهم ساخت.
مولفه ای که از سال ۱۳۸۳ در خوانش موسیقی تیتراژ سریال «غریبانه» شروع شد و بعد از استقبال در سریال «برای آخرین بار» در دیگر سریال ها و مجموعه های تلویزیونی استمرار یافت. مجموعه هایی چون «لبه تاریکی – ۱۳۸۴»، «از نفس افتاده – ۱۳۸۵»، «زیرزمین – ۱۳۸۵»، «پول کثیف – ۱۳۸۶»، «میوه ممنوعه – ۱۳۸۶»، «مثل هیچکس – ۱۳۸۷»، «امشب شب مهتابه – ۱۳۸۷»، «در مسیر زاینده رود – ۱۳۸۹»، «نابرده رنج – ۱۳۹۰»، «مادرانه – ۱۳۹۲»، «ماتادور – ۱۳۹۲»، «آوای باران – ۱۳۹۲»، «ماه عسل – ۱۳۹۴»، «پریا – ۱۳۹۵»، «هشت و نیم دقیقه – ۱۳۹۵»، «آنام – ۱۳۹۶»، «بچه مهندس – ۱۳۹۹»، «در کنار پروانه ها – ۱۴۰۰» و تعدادی دیگر که می تواند در زمره آثار شاخص احسان خواجه امیری در عرصه موسیقی تیتراژ هم به حساب آید و او را به عنوان یکی از گزینه های اصلی خوانندگی در موسیقی تیتراژهای آثار سینمایی و تلویزیونی معرفی نماید.
این خواننده موسیقی پاپ کشورمان که پیش از ورود به مارکتینگ حرفه ای موسیقی بواسطه حضور در خانواده ای اهل موسیقی خصوصاً پدرش حسین خواجه امیری (ایرج) تلاش داشت مولفه هایی از موسیقی ایرانی را هم در کارهای خود بگنجاند و اتفاقاً در این راه هم به موفقیت های دست پیدا کرد، مدت ها پیش در گفتگو با مجموعه «موسیقی ما» درباره ی موسیقی تیتراژ و حضور فعالش در این حوزه اظهار داشت: من به طور معمول فیلمنامه را می خوانم و اگر بخشهایی از سریال هم آماده باشد، آنرا می بینم و بعد تصمیم می گیرم. در یک کار تصویری فاکتورهای مهم دیگری هم برای خوب شنیده شدن کار و تاثیرگذاری اش وجود دارد. مثل آلبوم احسان خواجه امیری: من به طور معمول فیلمنامه را می خوانم و اگر بخشهایی از سریال هم آماده باشد، آنرا می بینم و بعد تصمیم می گیرم. در یک کار تصویری فاکتورهای مهم دیگری هم برای خوب شنیده شدن کار و تاثیرگذاری اش وجود دارد نیست که تو فقط باید حواست به فضا و موسیقی و کلام باشد. در یک مجموعه تصویری همه چیز مکمل هم هستند و می توانند به بهتر دیده و شنیده شدن بخش های مختلف کمک کنند.
وی درباره ی خوانندگی در موسیقی تیتراژهایی که برخی از آنها همچون همین سریال «برای آخرین بار» به مناسبت ایام ماه مبارک رمضان پیش روی مخاطبان قرار گرفته است، توضیح داد: من اصولاً عاشق ماه رمضان هستم. زمانی که کوچک بودم، عاشق این لحظات افطار و سفره پهن کردن و خرید برای سفره افطار بودم. این علاقه بعدها که بزرگ تر شدم، رنگ و مزه ای دیگر پیدا کرد و این حس در قالب «میوه ممنوعه» و «برای آخرین بار» متجلی شد و زندگی من با این اتفاقات بدین جهت به آن رو شد و احساسم به این ماه چند برابر شد.
این خواننده موسیقی پاپ ایران که طی سالهای اخیر فعالیتهای کمتری هم در اجراهای زنده دارد، در جواب سوال خبرنگار در خصوص این که «آیا تابحال به این فکر کرده ای که ترانه های تو در بعضی از سریال ها مثل «میوه ممنوعه» و «برای آخرین بار» تبدیل به نوستالژی های یک نسل شده؟» اظهار داشت: الان زود است در اینباره حرف زدن. باید ۱۰ سال بعد این سوال را از من بپرسید. صد در صد که ماجرا را خدا لطف کرده و اتفاق افتاده است. خود من هم از آن قطعات خاطرات زیادی دارم و هر وقت آنها را گوش می کنم حالم خوب می شود و یاد آن لحظات می افتم.
آنچه احسان خواجه امیری از آن صحبت می کند، حالا اتفاق افتاده و مخاطب به وضوح می بیند که پس از گذشت بیش از یک دهه آهنگ هایی چون موسیقی تیتراژ سریال «برای آخرین بار» توانسته تبدیل به نوستالژی های ذهن شنیداری مخاطبان این سریال ها شود، شرایطی که فارغ از قابلیت های فنی و درست موسیقایی اش، می تواند در مولفه هایی چون شعر و ترانه هم مطرح شود. مسیری که بی شک نام مهمی چون افشین یداللهی نقش غیرقابل انکاری در توسعه نوستالژی این تک آهنگ و خیلی از آثار دیگری که روی شعر و ترانه او ملودی سازی شده است، دارد.
پیمان طالبی شاعر و پژوهشگر در یکی از بخش های مقاله خود درباره ی نقش ترانه های مرحوم افشین یداللهی که جایگاه باارزش آثارش در عرصه شعر و ترانه، نام او را از ذهن ها و یادها پاک نخواهد کرد، نوشته است:
«ویژگی که در کارنامه یداللهی وجود دارد توانمندی وی در خلق ترانه هایی است که در هر بستری می توانستند به بهترین شکل ممکن در کنار آهنگ های مناسب و صداهای دلنشین، توجه مخاطب را به خود معطوف کنند. به عقیده بزرگان موسیقی، آهنگی موفق است که در آن هیچ کدام از شاخصهای آن قطعه شامل شعر، آهنگ، تنظیم یا صدای خواننده، غالب بر وجه دیگر آن قطعه نباشد. بارها شده یک قطعه ای از یک خواننده را شنیده ایم و هنگام نقد و بررسی آن گفته ایم که «آهنگ خوبی داشت اما از صدای خواننده خوشم نیامد» یا «شعر ترانه خیلی خوب بود اما ملودی خوبی روی آن گذاشته نشده بود».
این نشان دهنده آنست که ما شعر یا آهنگ یک قطعه را بیش از سایر فاکتورهای آن پسندیده ایم. این مسأله آنجا اهمیت پیدا می کند که گاه یک هنرمند (اعم از شاعر یا آهنگساز یا تنظیم کننده) با یک خواننده مطرح و مشهور همکاری می کند که در مورد یداللهی بارها و بارها این صورت گرفت. در چنین مواقعی خطر این وجود دارد که عوامل مختلف قطعه به خاطر غالب بودن صدای خواننده بر شعر، آهنگ یا تنظیم، اصلاً به چشم نیایند و مخاطب گمان کند فقط صدای دلنشین خواننده است که سبب شنیده شدن آهنگ شده است.
این موضوع در سالهای پیش که فضای مجازی چندان رونق نگرفته بود، بسیار برجسته تر بوده است؛ چونکه امروزه مخاطبان پرسشگر فضای مجازی پس از شنیدن یک قطعه در پی شناختن عوامل آن آهنگ برمی آیند. اما در دوره ای که یداللهی در آن تبدیل به یکی از برجسته ترین ترانه سرایان موسیقی مجاز کشور شد، کسی چندان به عوامل ساخت یک آهنگ توجهی نمی کرد و بیشتر خاصیت های مثبت یک آهنگ زیر عنوان خواننده یداللهی ترانه سرایی بود که با خوانندگان بسیار مطرح کشور کار کرد و آثارش در تیتراژهای تلویزیونی پخش می شد اما هیچ گاه نامش زیر عنوان خواننده یا بازیگران یک سریال گم نشد و توانست امضای خودرا در ترانه هایش داشته باشد شناخته شده آن پنهان می شد. اما یداللهی ترانه سرایی بود که با خوانندگان بسیار مطرح کشور کار کرد و آثارش در تیتراژهای تلویزیونی پخش می شد اما هیچ گاه نامش زیر عنوان خواننده یا بازیگران یک سریال گم نشد و توانست امضای خودرا در ترانه هایش داشته باشد.
نکات مثبت ترانه های یداللهی بسیار هستند و می توان درباره ی حرکت پیشرویی که وی در سرایش تیتراژهای تلویزیونی داشت، مقاله ها نوشت اما به اختصار در اینجا به بیان یکی از این خاصیت ها بسنده می کنم و تحقیق درباره ی بقیه نکات مثبت آثار یداللهی را به خواننده می سپارم.
از مهم ترین عوامل متمایز شدن زبان و مضامین یداللهی در ترانه آن بود که او به ترانه به مثابه یک شعر نگاه می کرد. امروزه روز خیلی از ترانه سرایان – مخصوصاً کسانی که توامان آهنگساز و ترانه سرا هستند – به ترانه به مثابه کلامی می نگرند که فقط مقرر است روی یک ملودی خاص قرار بگیرد و اصطلاحاً verse های ملودی را پر کند! اما یداللهی و دیگر ترانه سرایان برجسته، غالباً ترانه را شعری می دانند که برای خوانده شدن با موسیقی سروده شده است.
مثالی بزنم: برای آخرین بار، خداکنه بباره تو این شب کویری، یه قطره از ستاره در مصرع دوم، شاعر ستاره را به باران تشبیه می کند اما نامی از باران نمی برد بلکه نشانه ای از آن (باریدن یک قطره) را عنوان می کند تا بدین سان گونه ای زیبا از استعاره را خلق کند.»
نغمه ای که بااینکه ساختار موسیقایی اش متناسب با آن سال ها، تنظیم و ملودی پردازی شده است اما هر چه بود و هست دربرگیرنده جذابیت های خاطره ساز و نوستالژیکی است که حتی وقتی این شب ها باردیگر نظاره گر پخش مجدد این سریال در شبکه آی فیلم هستیم همچنان برای ما مخاطبان و بینندگان دهه هفتاد و هشتاد تلویزیون دربرگیرنده حس و حال متفاوت و ماندگاری است. به هر ترتیب آن چه روایت شد، معرفی اجمالی از موسیقی تیتراژ یکی از سریال های محبوب اوایل دهه هشتاد تلویزیون در ماه مبارک رمضان بود که فارغ از شیرینی ها و جذابیت ها و خوب و بدهایش، در عرصه موسیقی تیتراژ هم حرف های تازه ای برای گفتن داشت.
منبع: pilano.ir