گفت وگو با دبیر كل چهاردهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر جشنواره فجر در پی تغییر ساختار است
«آنچه حوزه تجسمی ما نیاز دارد بسیار فراتر از آن چیزی است که در جشنواره می توانیم داشته باشیم و در شورای سیاستگذاری جشنواره باید از افرادی خارج از حوزه هنر هم بهره ببریم برای اینکه جامعه شناسان و اهالی علوم انسانی می توانند در تدوین رویکرد های فرهنگی و هنری و جشنواره ها بسیار مؤثر باشند.»
جملات بالا قسمتی از اظهارات سید عباس میرهاشمی، دبیر کل چهاردهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر است که در گفت و گو با ایسنا عنوان شد.
او درباره روش شناخت کار هنرمندان در این دوره از جشنواره هنرهای تجسمی اظهار نمود: «برای برنامه ریزی درست و دقیق در زمینه فرهنگ و هنر به یک مطالعه اولیه نیاز است و اگر این کار انجام نشود، بطور قطع کیفیت مناسبی به دست نمی آید. در جشنواره چهاردهم نیز چنین اتفاقی افتاد و چند جلسه شورای سیاستگذاری تشکیل شد و با توجه به این که اعضای شورا افرادی شاخص و باتجربه در زمینه هنر هستند و در زمینه دانشگاهی، پژوهشی و تولید آثار هنری شناخت کافی دارند، رویکرد جشنواره را مشخص کردند تا بر این اساس برنامه ریزی مناسبی انجام گیرد. بااینکه باید بپذیریم این تصمیم گیری ها تا حدودی تابع دوره های گذشته است و یک باره نمی توانستیم تغییرات اساسی را که مدنظر شورای سیاستگذاری بود انجام دهیم، بلکه باید با شیوه مناسبی به سمت نگاه و نظر آنها حرکت می کردیم.»
او افزود: «از طرفی من روی دوره های گذشته جشنواره مطالعه کردم تا فراز و فرودهای آنرا مرور کنم. برمبنای پشتوانه دوره های گذشته و با طراحی افق پیش رو، به یک جمع بندی در زمینه اجرا رسیدیم که شورای سیاست گذاری، مدیران و دوستانی که بعنوان مشاور از نظرات آنها استفاده می کردیم بر آن صحه گذاشتند. جمع بندی نهایی ما این بود که رسانه محور بودن را یک باره تغییر ندهیم و درعین حال از هنرهای جدید نیز غافل نشویم. بدین سبب بخش کیوریتوریال را در نظر گرفتیم برای اینکه برمبنای جریان هنری جامعه و عرصه بین الملل اعتقاد داریم باید اتفاقات جدیدی را در آینده نزدیک در جشنواره شاهد باشیم. علاوه برآن بخش های جنبی مانند نظامی گنجوی، آینه در آینه و بخش ایثار و فداکاری را داریم که فکر می کنم اتفاقات جامع و خوبی در آنها رخ دهد.»
جشنواره هنرهای تجسمی فجر برایند چه جریانی است؟
میرهاشمی در ادامه به این پرسش که جشنواره هنرهای تجسمی فجر، مقرر است برآیند چه جریانی در هنرهای تجسمی کشور باشد؟ چنین پاسخ داد: «آنچه حوزه تجسمی ما نیاز دارد بسیار فراتر از آن چیزی است که در جشنواره می توانیم داشته باشیم. بحث های حمایتی، تمرکززدایی، توجه به هنرمندان جوان، فروش آثار، برگزاری اکسپوها و بسیاری موضوعات دیگر هستند که امروز جزو مطالبات جامعه هنری است و باید به آنها فکر شود، ولی طبیعتاً در جشنواره فجر نمی توانیم به همه این مطالبات و خواسته ها پاسخ بدهیم. جشنواره فجر باید حدودی را در نظر بگیرد و کار خودرا در همین چهارچوب ولی به درستی انجام دهد.»
او همین طور به صحبتهایش افزود: «به اعتقاد من جای بررسی بسیار جدی تری وجود دارد و نمی توان پاسخ این سوال را در چند جمله داد، اما تصورم این است که ضمن نگاه به گستره ملی و توجه به هنرمندان سراسر کشور، باید آثار و خلاقیت های اخیر هنرمندان را که می تواند الزاماً محدود به یک سال قبل هم نباشد در نظر بگیریم. بدین سبب باید فضایی را فراهم نماییم که آثار تجسمی را که در گستره زمانی اخیر تولید شده اند شناسایی نماییم و هنرمندان آثار را ارائه نمایند و همین مسئله می تواند سکوی تولیدات سالهای بعد باشد. اگر قرار باشد دائماً تولیدات گذشته را به جشنواره بیاوریم پایه گذاری درستی برای تولیدات جدید نخواهیم داشت. این یکی از مطالبی است که باید نگاه جدی به آن وجود داشته باشد و نوآوری های هنرهای تجسمی حتما در جشنواره فجر دیده شود.»
آیا جشنواره بر اقتصاد هنر موثر است؟
میرهاشمی درباره تأثیر جشنواره بر اقتصاد هنر اظهار نمود: «در دوره های مختلف جشنواره ساختارهایی طراحی و تدوین شد و به شکل اجمالی نیز مورد تأیید قرار گرفت تا بر این اساس کارهای جشنواره شکل بگیرد. در برخی از دوره ها جشنواره برمبنای همان ساختارها شکل گرفت و گاه فاصله ای با ساختارها داشت. جا دارد که پس از گذشت سیزده دوره از جشنواره بطور جدی روی ساختارها مرور بشود و خلاءهای احتمالی رفع شودد. یکی از نکات مهم، خلاء بهره برداری است.»
وی در همین رابطه اظهار داشت: «این جشنواره با زحمت زیاد برگزار می گردد ولی خروجی آن می تواند بسیار بالاتر از آنچه امروز هست باشد. وقتی آثار زیادی به جشنواره ارسال شده و از بازنگری ها و داوری ها عبور می کنند و تعداد کمی جزو آثار برگزیده قرار می گیرند، طبیعتاً این آثار قابل اعتنا هستند. پس چرا بجای اینکه فقط به صاحبانشان برگردانده شوند، توجه ویژه به آنها نمی شود؟ یا در امور فرهنگی و تبلیغات یا در محیط های شهری استفاده نمی شوند؟ این ها مسائلی است که در مقوله بهره برداری باید به آنها دقت کنیم و باید برای این کار برنامه ریزی جدی انجام داد.»
دبیر کل چهاردهمین جشنواره هنرهای تجسمی در ادامه اظهار داشت: «اگر این خلاء را کم نماییم، ارتباط بین هنرمند و مخاطب را بسیار نزدیک کرده ایم و از بین بردن این فاصله می تواند به روح و روان مردم کمک نماید و موجب شادابی و بالا رفتن سلیقه شود. وقتی سلیقه جامعه بالا رود، دیگر هر اثری را نمی پذیرد و همین موجب نگاه جدی تر به هنرمندان خلاق می شود.»
کیفیت آثار جشنواره؛ محلی برای مناقشه
میرهاشمی درباره کیفیت آثار ارائه شده در جشنواره در مقایسه با کار گالری ها و دوسالانه ها اظهار داشت: «تصور من این است که باید خط و مرزی بین دوسالانه ها، جشنواره جوانان، جشنواره فجر و… ایجاد نماییم و هرکدام را در حوزه کارکرد و افق های خودشان بسنجیم. در دوره های مختلف جشنواره فجر آثار بسیار باکیفیتی را دیده ایم بسیاری از هنرمندانی که در دوسالانه ها و… شرکت می کنند آثارشان را در جشنواره نیز شرکت می دهند.»
او افزود: «یکی از نکات مؤثر دراین زمینه زمان برگزاری رویدادها است و هرکدام که در یک سال زودتر برگزار شود، هنرمندان آثار خودرا آنجا ارائه می کنند. شاید از این نظر رویدادهای مختلف هیچ امتیاز کیفی بر یکدیگر نداشته باشند، اما فکر می کنم باید تعاریف خودرا مشخص نماییم و وظیفه متولی حوزه هنر این است که شورایی را بوجود آورد که در آن تکلیف و حدود این رویدادها نسبت به هم مشخص شود.»
دبیر چهاردهمین جشنواره هنرهای تجسمی که عقیده دارد جشنواره فجر باید در ارائه، متفاوت از شکل امروزین خود باشد، اظهار نمود: «در برخی از دوره ها تلاش شد که از شکل رسانه محور فاصله بگیرد اما باردیگر به شکل سنتی خود برگشته است. من احساس می کنم بین این نوع ارائه ها باید یک ارائه جدید و متفاوت را بپذیریم و کارها را طوری پیش ببریم که جشنواره به جهت دریافت و ارائه آثار با دوسالانه ها متفاوت باشد. یعنی دوسالانه چون مختص یک رسانه است فراخوان و ارائه متفاوتی با جشنواره ای که همه آثار تجسمی را در کنار هم قرار می دهد، داشته باشد. این ها موجب می شود که دیگر دلیلی برای مقایسه این رویدادها با یکدیگر نداشته باشیم. همین طور کیفیت آثار در دوره های مختلف جشنواره متفاوت بوده است، اما در این دوره کیفیت آثار برای ما بسیار مهمست و در شورای سیاستگذاری به این نتیجه رسیدیم که برای انتخاب آثار در رشته های مختلف هیچ کف برای تعداد نداشته باشیم. در این دوره بدون نگرانی درباره تعداد آثار فقط کیفیت را در نظر داریم و این مسئله حتی موجب می شود فضای بیشتری برای نمایش بهتر آثار در اختیار داشته باشیم و مخاطبان بتوانند با راحتی ذهن آثار را ببینند و بهره ببرند.»
ارزیابی نگاه کلان جشنواره هنرهای تجسمی فجر
میرهاشمی در ادامه نگاه کلان جشنواره هنرهای تجسمی فجر را چنین ارزیابی کرد: «جشنواره فجر با تمام نقاط ضعف و قوت خود ماحصل زحمت همه کسانی است که در دوره های مختلف آن مشارکت داشتند. وقتی یک رویداد سیزده دوره برگزار می گردد نمی توان از زحمات کسانی که درگیر آن بودند به آسانی گذشت و زحمات همه آنها جای تشکر دارد. یکی از مواردی که در این دوره حساسیت زیادی درباره آن داشتیم بحث استانها بود. متأسفانه در استانها امکان ظهور و بروز کمتری برای هنرمندان وجود دارد و این یک نقص بزرگ است که باید از متولیان فرهنگی و هنری درخواست نمود توجه بیشتری به آن داشته باشند.»
وی در همین رابطه اظهار نمود: «در همین راستا امسال بخش ویژه ای را تحت عنوان «تجسم هنر» برای استانها در نظر گرفتیم و برای هر استان با نظرخواهی از ادارات کل استانی، یک مدیر هنری برگزیده شد تا از سطح استان آثاری را جمع آوری کند و برمبنای یک نگاه جمعی با ستاد جشنواره، آثار قابل ارائه در همان استان نمایش داده شود. یعنی هم زمان با افتتاحیه جشنواره هنرهای تجسمی فجر در تهران، در تمامی استانها یک افتتاحیه خواهیم داشت. حتی بعضی استانها یک نگاه تکمیلی داشتند و تصمیم گرفتند که در شهرستان های مختلف استان نیز چنین اتفاقی رخ دهد. ما به چنین نگاهی نیاز داریم و می توانیم در آینده جامعه های کوچک شهری را نیز دخیل نماییم و این موجب می شود خلاقیت های زیادی را که از جوامع مختلف برخاسته است در جشنواره ببینیم و آنها با برنامه ریزی قابلیت رشد پیدا کنند و در سال های آتی جشنواره تجسمی را در حدی برگزار نماییم که حق این جشنواره است.»
برای تبیین و تدوین ساختار جشنواره چه کار باید کرد؟
میرهاشمی ضمن اشاره به این نکته که در جشنواره چهاردهم در حال تدوین ساختار جدیدی هستند، اظهار داشت: «ما نیازمند یک ساختار جدی ولی روان هستیم تا در سالهای مختلف هر گروهی که مسئولیت جشنواره را عهده دار می شود بتواند برمبنای آن فعالیت و آنرا به روز کند. از نظر من ساختار خوب یک ساختار زنده است، یعنی همیشه باید قابلیت رشد و دگرگونی داشته باشد. وقتی حوزه هنر به این شدت تغییر می کند که از رسانه محور بودن به بینارشته ای میل پیدا می کند و محدودیت های آن در عرصه خلاقیت مدام کمتر می شود، طبیعتاً باید آن بازبودن فضای ذهنی برای متولیان نیز فراهم گردد.»
وی در ادامه اظهار نمود: «اگر جشنواره بدون ساختار باشد هرسال به یک سمت می رود، اما ماندگاری این سازمان ابتدایی ترین بحثی است که باید جدی به آن نگاه شود و در طراحی آن ذهن های پویایی باید دخیل باشند. بدین سبب وجود ساختار یک بحث بسیار قطعی است و در تدوین آن باید افراد مختلف به ویژه منتقدان ورود پیدا کنند تا نقص ها را پیدا کنند و امکان رفع آنها برقرار شود. در کنار آن کسانی که مسئولیت جشنواره را قبول می کنند نیز باید به این نوع ساختار متعهد و وفادار باشند و اگر مقرر است تغییری ایجاد کنند یک تغییر سیستماتیک و در جهت اصلاح باشد، نه این که کلاً همه چیز را کنار بگذارند.»
میرهاشمی همین طور افزود: «علاوه برآن یکی از مسائلی که وجود دارد تغییرات مدیران است که خود موجب دگرگونی هایی می شود. با تغییر دولت ها و مدیران کل، همان تغییرات را در کارهای این چنینی نیز شاهد می باشیم، اما اگر با توجه به این تغییرها بتوانیم ساختار را حفظ نماییم لطمه هایی که به جشنواره می رسد بسیار کمتر خواهد بود.»
آیا جشنواره های هنری نیاز به مشاوره دارند؟
دبیر کل چهاردهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر درباره حضور افراد غیر از هنرمندان در ساختار جشنواره چنین ابراز عقیده کرد: «در ساختاری که درحال تدوین آن هستیم یکی از نکات ضروری که بعنوان پیشنهاد برای دوره های آینده مطرح شده این است که در شورای سیاستگذاری جشنواره حتما از افرادی خارج از حوزه هنر بهره برده شود. جامعه شناسانی که مردم ما را می شناسند می توانند در تدوین این رویکردها بسیار مؤثر باشند. به عقیده من حوزه علوم انسانی می تواند به کمک همه جشنواره ها بیاید و برمبنای اطلاعات، نگاه و بینش این عزیزان می توان رویکرد و رویه جشنواره ها را اصلاح کرد. آن زمان می توان اظهار داشت که کار جشنواره اساسی تر و پژوهشی تر خواهد بود.»
او همین طور افزود: «به نظر من این مسئله بسیار جدی است و پیشنهاد کرده ایم که برای انتخاب اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره سهمی به حوزه علوم انسانی اختصاص داده شود. حضور این افرادی بطور قطع در سالهای ابتدایی جشنواره را با چالش هایی مواجه خواهدنمود اما در آینده می تواند فواید بسیار زیادی برای کارهای جشنواره ای داشته باشد.»
آیا جدا شدن از مجموعه های دولتی راهی برای رشد جشنواره است؟
میرهاشمی به این پرسش که اگر جشنواره هنرهای تجسمی فجر به لحاظ اجرائی و تدوین برنامه های کاری از مجموعه دولتی جدا شود، تا چه حد می تواند به رشد جشنواره کمک نماید، چنین پاسخ داد: «این مسئله جای کار زیادی دارد و بارها شاهد بوده ایم که انتقال یک کار به بخش خصوصی سال ها طول می کشد. اگر بخواهیم در زمینه فرهنگ این کار را انجام دهیم پیچیدگی های بیشتری دارد، اما اعتقاد من این است که در صورت رخ دادن چنین اتفاقی، به جهت پشتیبانی مالی بطور قطع باید یک واسطه میانی وجود داشته باشد تا هزینه ها کاملاً با نظارت صورت بگیرد. از طرفی شورای سیاستگذاری که برای جشنواره تعیین می شود می تواند اهمیت زیادی داشته باشد برای اینکه جهت و اهداف جشنواره را در هر دوره تعیین می کند.»
او افزود: «در بحث های مالی باید با هماهنگی بخش دولتی پیش رفت اما برای بحث های محتوایی، دریافت آثار و رویکردها، شورای سیاستگذاری که الزاماً از بدنه سیستم دولتی نیست می تواند تا حد زیادی تضمین کند که جشنواره با نگاه های نو و قابل رشد جلو برود.»
خروجی نهایی جشنواره هنرهای تجسمی فجر
میرهاشمی در آخر به این پرسش که خروجی نهایی جشنواره هنرهای تجسمی فجر چیست، چنین پاسخ داد: «آثار برگزیده می تواند بعنوان یک اثر پایه در نظر گرفته شود که می تواند سوژه ای برای هنرمندان و رشته های دیگر باشد تا آنها نیز از این موضوع بهره برداری کنند. شاید اثری که در جشنواره به نمایش درمی آید به ظاهر بیننده کمی داشته باشد، ولی اگر مخاطبان آن خودشان مولد باشند با نگاه به آن اثر می توانند آثار دیگری را تولید کنند.»
او همین طور افزود: «بارها شاهد بوده ایم که یک قطعه عکس سبب شده است مستندهای زیادی درباره آن سوژه تولید شود. شاید خود آن عکس را عده زیادی ندیده باشند اما مستندهایی را که برمبنای آن تولید شده است عده زیادی دیده اند و در ذهن آنها ماندگار شده است. بدین سان اثر هنری از یک سو می تواند جریان ساز شود و افرادی در رشته های دیگر هنری یا علوم انسانی و تربیتی و… را درگیر کند، و از طرف دیگر خودش آن قدر زیبایی داشته باشد که بتواند آنچه جامعه از نظر زیبایی و محتوایی نیاز دارد را به او بدهد.»
به گزارش پیلانو به نقل از ایسنا، چهاردهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر، بهمن ماه سال ۱۴۰۰ در تهران و استانهای کشور در بخش های طوبای زرین، ایثار و فداکاری، آینه در آینه (موزه هنرهای معاصر) و ویژه نظامی گنجوی در ۱۰ رشته هنری برگزار می گردد.
بعد از اختتام مهلت فراخوان چهاردهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر، دبیرخانه جشنواره ۱۳ دی ماه اعلام نموده است که: «۴۳۴۵ هنرمند، ۱۰۸۶۲ اثر در رشته های ده گانه به جشنواره ارسال کرده اند.»