احوال موسیقی در دولت دوازدهم-۱؛ فلاكت كامل موسیقی در سایه بی تدبیری دولت

احوال موسیقی در دولت دوازدهم-۱؛ فلاكت كامل موسیقی در سایه بی تدبیری دولت

پیلانو: هوشنگ جاوید از پژوهشگران و نویسندگان شناخته شده حوزه موسیقی نواحی، کارنامه اجرائی دولت دوازدهم در این عرصه را نامطلوب و تنها متکی بر ارائه آمار ارزیابی کرد.

هوشنگ جاوید پژوهشگر و مدرس پیشکسوت موسیقی نواحی در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن اشاره به عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم در حوزه موسیقی توضیح داد: آن چیزی که امروز بعنوان یک دغدغه در حوزه موسیقی مطرح می شود، دغدغه ای مربوط به امروز و روز گذشته و فردا نیست، دغدغه ای چندین ساله است که چه در این دولت و چه در دولت های قبلی پیرامون حوزه موسیقی اتفاق افتاده و متاسفانه هیچ تاثیر مثبتی هم بر جریان کلی موسیقی کشور خصوصاً موسیقی ایرانی و موسیقی نواحی نداشته است.
وی افزود: در این چارچوب مدیرانی هم که بواسطه تغییر دولت ها در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مستقر شدند بواسطه همین بی برنامگی ها نتوانستند آن طور که باید در ارتقای موسیقی یا حداقل تغییر شرایط موجود موثر عمل کنند. یعنی آنچه صورت گرفت حضور مدیران در یک مجموعه برای صدور مجوز و انجام کارهای روزمره ای بود که گویا مدیرانش سکوت را بر هر اتفاق دیگری ترجیح می دادند و این پروسه به طور قطع شکل درستی برای موسیقی ایرانی با یک پیشینه تاریخی کهن نیست.
موسیقی با عملکرد دولت و ظهور کرونا به فلاکت کامل رسید
وی افزود: متاسفانه روندی که به آن اشاره کردم با ظهور و بروز کرونا به فلاکت کامل رسید و ما دیدیم که هنرمندان شاخه های مختلف موسیقی خصوصاً موسیقی ایرانی و موسیقی نواحی در بدترین شرایط روحی و مادی به زندگی خود ادامه دادند و دولت هم آن طور که باید و شاید نتوانست از پس مدیریت درست این شرایط بسیار بد بربیاید. البته این ماجرا در حوزه های دیگری چون سینما، تئاتر و هنرهای تجسمی گرچه وضعیت خوبی نداشت اما به سبب ساختارهایی چون شبکه نمایش خانگی و تعدادی از پروژه های دولتی و غیردولتی شرایطی را پدید آورد که هنرمندان فعال این حوزه ها آب باریکه ای برای درآمدزایی داشته باشند.
جاوید اضافه کرد: اما آیا این پروسه در موسیقی ما وجود داشت؟ بطور قطع پاسخم خیر است و متاسفانه باید با ناراحتی تمام اعلام کنم که هنرمندان حوزه موسیقی خصوصاً موسیقی ایرانی و موسیقی نواحی نه فقط کمتر فرصتی برای اجرا و تولید آثارشان پیدا نکردند، بلکه بسیاری از آنها در شریف ترین جایگاهی که دارند، به نان شب هم محتاج بودند چه برسد به این که بخواهند امرار معاش کنند. آیا در این راستا دولت نمی توانست با اتخاذ یک سیاست درست در بهتر مدیریت کردن شرایط موجود نقش موثری ایفا کند؟
متاسفانه در این چند سال بازی های بدی با هنرمندان موسیقی خصوصاً موسیقی نواحی شد که نتیجه اش گوشه نشینی محض قلندران موسیقی سرزمینمان است جاوید به موضوع فقدان مدیریت درست و اصولی در برگزاری جشنواره های موسیقی طی سالهای قبل اشاره نمود و اظهار داشت: من مایلم در این بخش به یک نمونه اشاره کنم. این که طی سالهای قبل بنده طرحی را به جناب صدری (دبیر دوره های پیشین جشنواره موسیقی نواحی) ارائه دادم که در آن هنر «دوبیتی خوانی» بعنوان یکی از شاخه های در رابطه با هنرهای اسلامی مورد توجه قرار گرفته بود و می توانست در یک ساختار نظام مند تبدیل به یکی از بخش های موثر و جالب توجه جشنواره موسیقی نواحی باشد.
این کارشناس موسیقی اضافه کرد: این شرایط در ابتدای امر مورد استقبال قرار گرفت و دوستان به من اعلام نمودند که در این راستا می توانم ۱۲۰ هنرمند را به دبیرخانه جشنواره معرفی و خودم هم بعنوان مدیر بخش فضای کار را مدیریت کنم، اما متاسفانه بازهم موضوع مدیریت بودجه و مسائل مرتبط به آن فضای کار را سمتی برد که به سبب حضور کرونا این تعداد اول تبدیل به ۳۶ هنرمند شد و بعد به ۱۶ هنرمند تقلیل پیدا کرد، جالب این که بازهم این ۱۶ نفر به سبب محدودیت ها به تعداد کمتری تبدیل شد. شرایطی که بعدها متوجه شدم به غیر از بهانه کرونا که تا یک جایی منطقش را می توانستم بپذیرم، دوستان مایل بودند از چهره ها بیشتر استفاده کنند تا این که بخش دوبیتی خوانی در یک ساختار نظام مندتری هدایت شود.
لطفاً تاثیرات مثبت برگزاری جشنواره موسیقی نواحی را شرح دهید
وی اشاره کرد: آنچه برای من در برگزاری این بخش بسیار مورد توجه بود، حضور جوانان و استعدادهایی بود که می توانستند در آینده ای نزدیک تبدیل به ستاره های موسیقی نواحی ایران شوند، موضوعی که تفکر آن از طرف محمدرضا درویشی برای برگزاری جشنواره موسیقی نواحی در کرمان متولد شد، اما به سبب فقدان مدیریت درست و اصولی دراین زمینه سبب شد تا استاد درویشی هم از این پروسه خسته و ماجرای حضور در جشنواره موسیقی نواحی را رها کند. چونکه آنطور که برنامه ریزی کرده بود، نشد و فضای کار هم پس از کناره گیری آقای درویشی به سمت و سویی رفت که بهانه ای به نام کرونا کار را برای موسیقی نواحی یکسره کرده و سبب ایجاد موقعیتی شد که اصلاً زیبنده نام بزرگ موسیقی نواحی نیست. از طرف دیگر هیچ گاه هم متوجه نشدم بودجه ای که برای برگزاری چنین جشنواره هایی هزینه می شود واقعاً چه اثر مثبتی در جریان موسیقی نواحی ایران داشته که آقایان با تعصب بسیار فراوان روی برگزاری آن تاکید دارند. اصلاً این جشنواره در همین چند دوره ای که در کرمان برگزار شده چه اثری در جریان موسیقی نواحی ایران داشته که تا این حد روی آن تاکید می کنند.
متاسفانه موسیقی ایران به سبب همین نگاه آماری محض که در حوزه موسیقی داشت، مانند یک بادکنک فقط باد شد و بزرگ تر شد، در صورتیکه بالاخره همین بادکنک که از باد خالی پر شده بالاخره یک روز می ترکد و مثله می شود جاوید در ادامه صحبت های خود به موضوع فقدان حضور موسیقی نواحی در سبد شنیداری مردم بعنوان یکی دیگر از اتفاقات منفی عملکرد دولت در حوزه موسیقی اشاره نمود و توضیح داد: طی چند سال اخیر کوشش های خوبی در عرصه موسیقی نواحی توسط تعدادی از هنرمندان، پژوهشگران و حتی مدیران جشنواره موسیقی نواحی صورت گرفته است. از طرف دیگر موسیقی ایرانی و موسیقی نواحی، زبان فرهنگ مردم ایران است اما من بر این باورم به این زبان و به این هنر در سالهای قبل به مفهوم مطلق کلمه بی مهری شد و شرایطی را ایجاد کرد تا جوانان عزیز این سرزمین به شکل عجیب و بحران زده ای به سمت موسیقی فرنگی بروند، از آن سوی میدان هم بسیاری از هنرمندان از این آب گل آلود ماهی گرفتند و پول هایی را بواسطه این استقبال بی منطق بوسیله اشاعه موسیقی فرنگی به جیب زدند که واقعاً مایه شرم ساری است.
وی اضافه کرد: اگر در این شرایط دولت کمی حمایت های خودرا جدی تر انجام می داد حالا در این فضا حضور نداشتیم. وضعیت تأسف باری هم که به آن اشاره کردم را می توانید در تولیدات حوزه موسیقی نواحی مان ببینید که فقط و فقط برای ارائه گزارش های آماری تولید شده و به غیر از چند مورد قلیل ماجرا را به سمتی برده که این آثار ریالی نمی ارزند.
آقایان، این بادکنک بالاخره یک روز می ترکد
این پژوهشگر موسیقی نواحی با اشاره به جایگاه باارزش موسیقی ایرانی و موسیقی نواحی در سالهای اول پیروزی انقلاب میان مردم اظهار نمود: من و خیلی از دوستانی که در عرصه موسیقی نواحی ایران فعالیت می نمایند، یقین داشتیم و داریم که موسیقی نواحی در کنار استفاده منطقی مردم از موسیقی های سرگرم کننده و دیگر گونه های موسیقی می توانند به خوبی و در بهترین شکل ممکن در سبد شنیداری خانواده های ایرانی قرار بگیرند، اما متاسفانه بی برنامگی، فقدان مدیریت و نداشتن طرح های اجرائی در این عرصه موجب به قهقرا کشیدن موسیقی اقوام ایران در این چند ساله شد و شرایطی را فراهم ساخت که حالا خیلی از هنرمندان بهادار موسیقی نواحی با وجود تمام اعتراضاتی که نسبت به شرایط موجود می کنند، در انزوای کامل به سر ببرند. متاسفانه در این چند سال بازی های بدی با هنرمندان موسیقی خصوصاً موسیقی نواحی شد که نتیجه اش گوشه نشینی محض قلندران موسیقی سرزمینمان است.
جاوید در این بخش از گفتگوی خود بود که به رویکرد آماری دولت در حوزه موسیقی بعنوان یک نکته انتقادی دیگر اشاره نمود و اظهار داشت: متاسفانه موسیقی ایران به سبب همین نگاه آماری محض که در حوزه موسیقی داشت، مانند یک بادکنک فقط باد شد و بزرگ تر شد، در صورتیکه بالاخره همین بادکنک که از باد خالی پر شده بالاخره یک روز می ترکد و مثله می شود. ای کاش این نگاه آماری حداقل در رویدادها و جشنواره های در رابطه با موسیقی نواحی و موسیقی ایرانی وجود نداشت. ای کاش موسیقی ما به سبب همین مدیریت غلط بیخود و بی جهت متورم نمی شد و همان راهی را ادامه می داد که در دهه های اول پیروزی انقلاب اسلامی به درستی هدایت شده بود. ای کاش این چنین روزگارمان ما را به سمتی نمی برد که در این سال ها شاهد حکومت بلامنازع موسیقی فرنگی و موسیقی مصرفی در جامعه ایرانی باشیم. متاسفانه موسیقی کشورمان در این سال ها به سمتی رفت که اصلاً شایسته اش نبود، و ای کاش یک نفر پیدا می شد که در این هشت سال موسیقی را درست تعریف می کرد تا به جایگاه واقعی خود در هنر ایران می رسید. هشت سالی که من به شخصه یادم می آید در چندین و چند جلسه که از طرف آقایان مدیر تدارک دیده شده بود حضور پیدا کردم اما آخرش هم به هیچ جایی نرسید و شد همین شرایط تاسف باری که در آن قرار داریم.
وی اظهار داشت: متاسفانه طی این مدت، ایجاد شکل های نو با موسیقی ایرانی اصلاً در برنامه های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وجود نداشت، فضایی که سبب شد موسیقی درست در زبان فرهنگی گم شود. اگر اندکی برنامه ریزی و مدیریت اصولی پیش روی موسیقی ما وجود داشت حالا تعدادی از هنرمندانی که از ایران مهاجرت کردند اینگونه مقابل نظام جمهوری اسلامی ایران حرف نمی زدند. بله این درست که تسهیلاتی چون «هنر کارت» و موارد مشابه برای پشتیبانی از هنرمندان وجود داشت اما پرسش اصلی اینجاست این تسهیلات برای پشتیبانی از هنرمندان و پیشکسوتان موسیقی کافی بود؟ اینها پرسش هایی است که دوست دارم دولتمردان برای آن پاسخ منطقی داشته باشند.